به گزارش ذاکرنیوز، رویکرد چین نسبت به بحرانهای کشورهای محور مقاومت، بیشتر یک رویکرد میانجی بوده و برخورد چینیها در ناامنیهای کشورهای عراق و سوریه یک برخورد منعطف و به دور از مداخله مستقیم قلمداد میشود.
عمدتا حضور چین در کشورهای محور مقاومت، ایران، عراق و سوریه یک حضور اقتصادی در راستای منافع برد – برد است. با این وصف نگاه منفی نسبت به حضور چینیها در منطقه وجود ندارد. چین خریدار بزرگ منابع انرژی این کشورهاست و در بازار این سرزمینها حضور دارد. به ویژه در سوریه و عراق که اکنون از بحران مبارزه با تروریست و نا امنی خارج شده و ضرورت بازسازی ویرانیهای پس از جنگ برای آنها بیش از پیش آشکار و واضح است.
روابط ایران و چین در فضای پسابرجام و اعمال تحریمهای شدید غرب علیه ایران، به روابط راهبردی نزدیک شده است. از طرف مقامات جمهوری اسلامی ایران، به ویژه شخص مقام معظم رهبری، نگاه و توجه به شرق همواره مورد تاکید بوده است. برنامه همکاری جامع 25 ساله ایران و چین، یکی از نمودهای عینی و واقعی اهمیت این دست از همکاریهای اقتصادی و تجاری است. به ادعای نشریه وال استریت ژورنال، امضای سند همکاری میان تهران و پکن، برای تقویت اقتصادهای این دو کشور به منظور مقابله با فشارهای سخت تحریمی است. تفاهمنامهای که یک نقشه راه برای اقدامات و برنامههای آتی است که در حدود 20 صفحه منتشر گردید. این سند یک فرصت مهم را برای جمهوری اسلامی ایران به منظور تبادل دانش فناوری، توسعه بازار و توسعه تجاری فراهم میآورد. البته جدای از برنامه همکاری جامع 25 ساله، ارتباط خوب، موثر و روبه رشدی به ویژه پس از فشارهای حداکثری غرب علیه ایران و چین وجود داشته و دارد. به طوری که به زعم غربیها، رابطه اقتصادی چین با ایران، در خنثی و یا حداقلسازی تحریمها اثر گذار بوده است.
مصطفی الکاظمی، نخست وزیر عراق با سفیر چین در بغداد در طی دیداری بر تقویت سرمایهگذاری شرکتهای چینی در زمینههای انرژی و کشاورزی برای گسترش اراضی حاصلخیز عراق تاکید کرد. چین، البته خریدار نفتی بزرگ عراق نیز هست. الکاظمی از اتصال ریلی چین و ایران ابراز خشنودی کرد؛ چرا که اتصال راهآهن عراق به ایران و در ادامه چین، فرصتهای تجاری و گسترده را پیش روی عراق قرار میدهد.
توافق پکن-بغداد تحت نام «نفت در برابر بازسازی» به نوع خود حائز اهمیت و توجه است. ساخت بیمارستان، مدارس و سرمایهگذاری در پروژههای برق از جمله اقدامات چین در راستای برنامه نفت در برابر بازسازی است. لازم به ذکر است که همکاری انرژی چین و عراق، مهمترین بعد رابطه طرفین است. شرکتهای چینی از سرمایهگذاران اصلی در پروژههای انرژی عراق هستند. چین در میدان نفتی الاحدب در استان واسط، میدان نفتی حلفایه در العماره و میدان نفتی الرمیله حضور قوی دارد.
در سوریه نیز، به دو دلیل عمده چین میتواند یک نفع اقتصادی خوب را برای طرفین رقم بزند. یک اینکه به لحاظ سیاسی حکومت بشار اسد با چین رابطه خوبی دارد و از غرب و آمریکا دور است. و دوم اینکه چین بازیگر قدرتمند اقتصادی آسیایی است که از سایر بازیگران نقشآفرین در سوریه وضعیت بهتری دارد.
بشار اسد اعلام کرد که سوریه از امنیت و آمادگی کافی برای پیوستن به طرح یک کمربند یک راه برخوردار است. سوریه البته 6 پروژه زیربنایی به چین پیشنهاد داده که میتواند بخشی از پروژه کمربند-راه باشد. پیوستن سوریه به این پروژه میتواند باعث اتصال بهتر ایران، عراق و لبنان با چین شود. چین برای اتصال بندر لبنان به حمص در سوریه یک خط راهآهن بین طرابلوس و حمص ایجاد کند. رئیس اتاق صنعت سوریه به چینیها پیشنهاد داد که یک خط اعتباری 10 میلیارد دلاری برای اعظای وام کم بهره به صنعتگران سوری اختصاص دهند. وزیر حمل و نقل نیز ضرورت تشویق و ایجاد انگیزه در شرکتها، تجار و سرمایهگذاران چینی برای مطالعه پروژههای مربوط به حمل و نقل سوریه را مطرح ساخت. چین سهامدار شرکت نفت الفرات سوریه است و شرکت سینوچم چین در میادین نفتی سوریه فعالیت میکنند. پروژههای مخابراتی چین در سوریه برقرار است و طرفین چین و سوریه خواهان ایجاد سرمایهگذاری در ساخت شهرکهای صنعتی هستند.
جمهوری خلق چین ارتباط خوب و روبه گسترشی با کشورهای محور مقاومت دارد. این کشورها در حال حاضر با توجه به شرایط سخت اقتصادی و ضوررت بازسازیشان با یکدیگر نیز مبادلات تجاری و تولیدی خود را افزایش میدهند. ایران، عراق و سوریه با تکیه و توجه به اهمیت ارتباط با همسایگان، روابط خود را ارتقاء میبخشند.
بنابراین از نظر نوع نگاه این کشورها به یکدیگر ما شاهد نگاه و رویکرد مثبت این دولتها هستیم. در کنار نگاه مثبت و روابط خوب کشورهای محور مقاومت، نگاه این دولتها به چین نیز مبتنی بر تعامل و همکاری است و سوء پیشینهای درباره چین وجود ندارد. اقتصاد قدرتمند چین و نیاز این کشور به منابع و مزیتهای کشورهای مقاومت و همچنین احتیاج کشورهای محور مقاومت به توسعه اقتصادی خود ، لازم است که با تدوین برنامهها و دادن اهمیت بیشتر به روابط اقتصادی و تجاری با چین، بیش از گذشته تعامل با چین جزو ضرورتهای این کشورها در امر اقتصاد باشد.
بازیگران محور مقاومت و چین در چند سال اخیر بر اساس دادههای اقتصادی و شرایط و الزامات موجود حاکم بر روابط بینالملل، پتانسیل گسترش همگرایی را دارا هستند که همکاریهای اخیر میان چین و کشورهای محور مقاومت از جمله توافق همکاری 25 ساله ایران و چین نمودهای عینی این واقعیت و ضرورت را نشان میدهند.
نویسنده: مبارکه صداقتی، کارشناس روابط بین الملل