بررسی مشترک ایرنا و اسپوتنیک

سیاست‌های واشنگتن در قبال تهران و مسکو

در دومین کنفرانس آنلاین بین دو آژانس خبری اسپوتنیک و ایرنا مطرح شد: برای حرکت سریعتر به سمت دیپلماسی رسانه‌ای، دو کشور ایران و روسیه باید همکاری و ارتباطات بیشتری برقرار نمایند. اخبار رسانه‌های اصلی آمریکا را به چالش بکشند و اخباردقیق‌تر را عنوان کنند.

دومین کنفرانس آنلاین میان خبرگزاری جمهوری اسلامی و خبرگزاری اسپوتنیک روسیه چهارشنبه ۲۸ آبان ماه برگزار شد. کنفرانس نخست به همکاری‌های جمهوری اسلامی ایران و روسیه در مبارزه با کرونا اختصاص داشت و در دومین کنفرانس، سیاست‌های ایالات متحده به ویژه طی دوره ریاست جمهوری «دونالد ترامپ» در قبال تهران و مسکو مورد بحث و بررسی قرار گرفت.


 این کنفرانس با حضور "ایوان زاخاروف"، معاون بخش زبان‌های خارجی خبرگزاری اسپوتنیک، "محمد موسی کاظمی" ، سردبیر بخش تحلیل و تفسیر خبرگزاری ایرنا و "سهراب علمداری"، کارشناس بخش اروپا و آمریکا خبرگزاری ایرنا برگزار گردید.


موضوع نشست در خصوص تحریم‌ها و لیست‌های تحریمی، اتهام زنی به هکرهای ایرانی و روسی به دلیل مداخله در سیاست داخلی آمریکا، ایران هراسی و روس هراسی و نفوذ و تاثیر رئیس جمهوری آمریکا بر سیاست اطلاعاتی در ارتباط با روسیه و ایران بود.


در ابتدا «محمد موسی کاظمی» دبیر گروه تحلیل، تفسیر و پژوهش‌های خبری ایرنا به تشریح تفاوت و شباهت‌های شرایط دو کشور در مواجهه با تحریم‌های آمریکایی از سال ۲۰۱۴ به این سو پرداخت. «ایوان زاخارف» معاون بخش زبان های خارجی خبرگزاری اسپوتنیک نیز تاریخچه‌ای از تحریم‌های آمریکایی ارائه داد. در ادامه  مشروح این کنفرانس را می‌خوانید:


 تحریم، فصل مشترک ایران و روسیه 


محمد موسی کاظمی، در ابتدای نشست به شباهت‌های ایران و روسیه در قبال سیاست‌های تحریمی آمریکا پرداخت و گفت: فصل مشترک ایران و روسیه به مساله تحریم و به نوعی« قانون کاتسا» برمی‌گردد که ایالات متحده به واسطه نقش‌آفرینی کنگره علیه برخی دولت‌ها که آنها را دولت‌های دشمن تعریف می‌کرد، اعمال می‌کرد.


وی گفت: بر اساس آنچه از شواهد بر می‌آید و گفته می‌شود، ترامپ زیاد مایل نبود که با روسیه دچار تنش شود؛  ایشان حتی نگاه مثبتی به پوتین داشت و به لحاظ شخصیتی بسیار دوست داشت که مدلی مثل مدل حکمرانی پوتین را دنبال کند.  اما با این حال ترامپ دچار یک سرگشتگی راهبردی بود  و از طرفی به دلیل اتهاماتی که در خصوص دخالت روسیه در انتخابات آمریکا وجود داشت، نمی‌توانست آن چیزی که در ذهنش می گذشت را در قبال روسیه و در مناسباتش با روسیه پیاده کند.


کاظمی در ادامه به تفاوت‌های ایران و روسیه در رابطه با سیاست‌هایی که آمریکا علیه آنها اعمال می‌کرد، پرداخت و گفت: ترامپ چندان اشتیاقی برای افزایش تحریم‌ها علیه روسیه نداشت. اما از قبل از روی کار آمدن در برنامه های تبلیغاتی‌ اش عنوان می‌کرد که از برجام خارج خواهد شد و تقابل سختی با جمهوری اسلامی خواهد داشت. نکته دوم این است که برخلاف تحریم‌های جمهوری اسلامی که بسیار جامع بود و تقریبا همه چیز را شامل می‌شد، تحریم‌های روسیه به دلیل پیوندهای بین المللی که این کشور با اروپا و ایالت متحده داشت، جامع نبود.به عنوان مثال  ترامپ تنها بانک "وی تی بی" و یا بخشی از فعالیت‌های این بانک را هدف قرار داد. دلیلش هم این بود که روسیه کشوری است که پیوندهای اقتصادی خیلی قوی با اتحادیه اروپا و آمریکا دارد. برای مثال شرکت‌های بزرگ روسی مثل گاز پروم در اتحادیه اروپا و آمریکا پمپ بنزین دارند. در واقع وضعیت ارتباطات خارجی روسیه به نحوی است که انواع و اقسام زبان‌ها در خیابان‌های این دو شهر شنیده می‌شود  و  این تفاوت عمده ایران و روسیه را در  تقابل با تحریم‌های آمریکا نشان می‌دهد. هر چند به این معنا نیست که روسیه از سال ۲۰۱۴ به این سو هیچ پیامد منفی از تحریم‌های آمریکا متحمل نشده باشد.


کاظمی ادامه داد: مساله این است که آیا روسیه می‌توانست از ایران حمایت بیشتری کند؟ بسیاری معتقدند چین از جمله کشورهایی بود که در دوره تحریم‌ها بیشتر به داد ایران رسید و البته در این مورد بحث‌های مختلفی مطرح است و این در واقع به عدم شناختی که از روسیه وجود دارد، برمی‌گردد. برخلاف چین که تنوع فعالیت اقتصادی دارد و توانایی صادر کردن کالاهای مورد نیاز ایران را دارد، روسیه از این تنوع فعالیت‌های اقتصادی برخوردار نیست. از طرفی چین به نفت ایران نیاز دارد در حالیکه روسیه نیازی ندارد و خودش صادرکننده است. در واقع همکاری‌های نظامی، امنیتی و منطقه‌ای که ایران و روسیه داشتد، تحت تاثیر این تحریم‌ها قرار نگرفت. به لحاظ اقتصادی هم روابط ایران و روسیه از قبل از تحریم‌ها به اندازه کافی مورد توجه قرار نگرفت و از ظرفیت های موجود در این مدت استفاده نشد. یکی از این ظرفیت‌ها همکاری در چارچوب اتحادیه "اوراسیا" بود که قرار بود ۸۲۶ کالای ایرانی ازتعرفه طریقی استفاده کنند و این امر عملی نشد و  این مستلزم این بودکه هر دو کشور از پیش از تحریم‌ها گام‌های بسیار جدی برمی‌داشتند.


کاظمی به مورد دیگری از تفاوت‌های ایران و روسیه اشاره کرد و گفت: به دلیل اتهاماتی نظیر دخالت روسیه در انتخابات آمریکا و پیروزی ترامپ، کلا رسانه‌های مخالف ترامپ مواضع ضد روسی در پیش گرفتند در حالیکه در مورد ایران وضعیت متفاوتی را شاهد بودیم. اموری نظیر لغو برجام و مسائل مربوط به حقوق بشر سبب شد رسانه‌های مخالف با ترامپ، موضع مخالفت با ترامپ و سیاست‌هایش را در پیش بگیرند.


ایران هراسی و روس هراسی


زاخاروف دومین سخنران این نشست به مساله تحریم‌های آمریکا علیه ایران اشاره کرد و گفت: ۲۴ ژوئن ۲۰۱۹ دونالد ترامپ اعلام کرد که فرمانی مبنی بر وضع تحریم‌های سنگین علیه ایران را به امضا رساند که این تحریم‌ها علیه «علی خامنه ای» رهبر معظم انقلاب وضع شده بود. مرتبط با متن این فرمان، ایالت متحده هر گونه دارایی متعلق به شخصیت‌های تحت تحریم را مسدود می‌کند و سازمان‌های مالی را به دلیل همکاری با آنها مورد تهدید قرار می‌دهد. شایان ذکر است که "فرانس کرویچ" ، نماینده پارلمان روسیه در فیس بوک خود نوشت« وضع تحریم‌ها علیه رهبر معظم ایران نشانگر تخریب فرهنگ سیاسی تصمیم گیری در  ایالت متحده است». همچنین وی نوشت «می‌توانم بگویم که طی سه چهارم قرن اخیر فرهنگ سیاستی در ایالت متحده تخریب شده است و این سیاست یک روش بچگانه است که قبلا هم توسط مسوولان آمریکا مورد استفاده قرار گرفته شده بود».


به این صورت که ابتدا ۱۱ نفر در فهرست تحریم آمریکا قرار گرفتند و طی شش سال این فهرست تا ۷۵ نفر گسترش یافت.  افزون بر آن شخصیت‌های حقوقی نیز  در لیست تحریم جای گرفت. همچنین ۱۲۲ بانک و شرکت سرمایه گذاری، ۸۴  کارخانه فن آوری عالی و یا دفاعی، ۸۵  سازمان مرتبط با صنایع نفت و انرژی، ۲۱ شرکت حمل و نقل عمدتا حمل و نقل در مسیر کریمه، ۱۶ شرکت ساختمانی و ۵ کارخانه تولید شراب کریمه.


همچنین زاخارف به موضوع ایران هراسی و روس هراسی به عنوان یکی از ایدئولوژی‌های واشنگتن اشاره کرد و گفت: سیمای روس شرور به تدریج در آمریکا ظاهر شد. در قرن ۱۹ برخورد آمریکایی‌ها نسبت به روسیه به حد کافی مثبت بود. روسیه برای آمریکایی‌ها کشوری وحشی و غیر قابل درک بود. با وجود این روسیه برای آنها یک کشوری نزدیک بود. یعنی به اصطلاح، ایالت متحده روسیه.


وی گفت: پس از انقلاب اکتبر ۱۹۱۷ بود که آمریکا از تکرار کودتای کمونیستی واهمه داشت و موضع ضد شوروی را به طور آشکار به اجرا گذاشت. نگاه مخالف نسبت به خانواده تزار از سوی کشورهای اروپایی خیلی سریع شکل گرفت. تیر باران خانوار تزار و اولین مهاجران، به خودی خود باعث  اینگونه روحیات بین نخبگان غربی شد. علاوه بر آن تا قبل از تشکیل اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی، بلشوییک‌ها اساسا از مقابله با کاپیتالیسم صحبت می‌کردند. در آن دوران در غرب جنبش‌های کارگری نیرو می‌گرفت و در سال‌های ۱۹۱۸ و ۱۹۱۹ در تمام اعتصابات دست کمونیست‌ها را می دیدند و سیاستمداران معتقد بودند که بلشویک‌ها آنها را هدایت می‌کنند. بدین ترتیب اولین موج جست و جوی خطر سرخ در اوایل قرن بیستم آغاز شد و از آن پس هراز گاهی عنوان می شود. موضوع دخالت روسیه در انتخابات آمریکا که طی ۴ سال اخیر در رسانه‌ها منتشر شده است در خط پایانی مسابقه انتخاباتی ۲۰۲۰ به یک ایده واهی مبدل شده است. ماشین تبلیغاتی حزب دموکرات به استفاده از هر نوع وسیله‌ای این موضوع را به خود امریکایی‌ها می دهد که ترامپ مامور کریمه است. در چنین شرایطی وضع روس هایی دشوار می‌شود که در آمریکا مقیم هستند. آنها هر روز مجبور می‌شوند نگاه‌های ناخوشایند همسایگان و همکاران را تحمل کنند.


سیاست «مهار و محدودسازی»


سهراب علمداری به عنوان آخرین سخنران این نشست به سیاست‌های خارجی آمریکا در قبال ایران و روسیه اشاره کرد و گفت به طور کلی سیاست‌های آمریکا نسبت به این دو کشور به دو صورت «مهار و محدودسازی» است. در دوره‌های مختلف این مساله به دلیل ساختارهای قدرت با تفاوت‌ها و تشابهاتی همراه بوده است. در دوران اخیر نیز در حوزه سیاست خارجی، آمریکاییان بیشتر به دنبال محدودسازی راهبردی روس‌ها و ایران هستند که در این زمینه می‌توان به سه حوزه حقوق بشری، حقوق نظامی و بحث‌های سایبری اشاره کرد.


وی گفت: با وجود این شباهت‌ها، تفاوت‌هایی هم وجود دارد. برای مثال تحریم‌هایی که در مورد ایران اجرا شده است، اساسا هوشمند و جامع هستند؛ اما در مورد روسیه معمولا تحریم‌ها مرحله ای هستند. از این رو این مساله باعث می‌شود که دو سطح مختلف هم ایجاد شود. یعنی در سطوح مختلفی که آمریکایی‌ها در دوره‌های مختلف آن را انجام دادند. به عنوان مثال سیاست خارجی آمریکا در دوران اوباما با سطح متفاوتی از دوران ترامپ انجام شد. دولت اوباما اساسا روندی را شروع کرده بود که به سیاست بازتنظیم می‌رسید اما به دلیل دخالت "هیلاری کلینتون"  به سرانجام نرسید.


وی ادامه داد: در سوی دیگر  ایران را داریم که آمریکا از زمان انقلاب اسلامی به این سو سیاست تقابل و تحریمی گسترده‌ای را علیه آن اتخاذ کرده است و به نحوی از آن زمان به بعد تلاش کرده است یک سیاست محدودسازی در قبال ایران برای حضور در منطقه اتخاذ کند.


وی اظهار کرد: سوال بعدی در اینجا این است که نقش رسانه‌های خارجی نظیر "سی ان ان" و "آسوشیتد پرس" در این جریان چیست؟ اساسا اعتقاد من این است که سیاست خارجی آمریکا ظرفیتی را به رسانه‌های اصلی آمریکا می‌دهد که اصطکاک سیاسی بین (آمریکا و روسیه) و( آمریکا و ایران) افزایش یابد. چارچوب کاری رسانه‌های اصلی آمریکا نظیر نیویورک تایمز، واشنگتن پست و سی ان ان در قبال روسیه اکثرا حول بحث‌های حقوق بشری و راهبردی و در قبال ایران در سه حوزه بحث‌های راهبردی، حقوق بشری و حضور منطقه ای ایران است. این سه حوزه اساسا حوزه‌هایی هستند که آمریکایی‌ها و رسانه‌های جریان اصلی، تلاش می‌کنند در قبال روسیه و ایرن دنبال کنند. اما دورنمایی که وجود دارد این است که ما باید بدانیم که در قبال این رسانه‌ها باید چه کار کنیم تا تاثیرات این رسانه‌ها را تعدیل و به نحوی کم کنیم؟ رسانه‌های ایران و روسیه یک همکاری راهبردی از قبل داشتنند ولی کمتر بوده است. به نظر من ما می‌توانیم همکاری‌هایمان را به سوی همکاری راهبردی بکشانیم. ارتباطات بین دو کشور را بیشتر کنیم،  اخبار آمریکا را  به چالش بکشیم و اخبار دقیقتر را بیان کنیم. این مساله به نظر من باعث می‌شود که ما در سطوح متفاوت‌تری از دیپلماسی رسانه‌ای حرکت کنیم.

اگر خوشت اومد لایک کن
0
آخرین اخبار